پسر علامه امینی آقا هادی تعریف می کند: آرزویم بود که یک شب خواب پدرم علامه امینی را ببینم بعد از 4 سال خواب بابام علامه امینی را دیدم، دیدم عجب عظمتی پیدا کرده به بابام گفتم بابا چه چیز اونجا باعث سعادته؟ فرمود پسرم هادی واضح تر بگو بابا. گفتم بابا در آن سرایی که شما به این عظمت رسیدی چه چیز باعث شد؟ کتاب الغدیرتان؟ فرمود نه بابا، تاسیس کتابخانه امیرالمؤمنین؟ فرمود بابا زیارت امام حسین علیه السلام من را به اینجا رساند گفتم بابا راه کربلا بسته است مردم از این فیض بزرگ محرومند نمی توانند به این فیض نائل شوند فرمود پسرم هر گوشه ای هر جایی چراغی بنام حسین علیه السلام روشن شد همانجا حرم امام حسین است
منبع:کتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا